« حکايت پيرزن عراقي که آب ميوه به اسراي ايراني داد | حکمت » |
تبيان/ (مردى از امام درخواست اندرز کرد) امام علي عليهالسلام فرمودند:
از کسانى مباش که بدون عمل صالح به آخرت اميدوار است، و توبه را با آرزوهاى دراز به تأخير مىاندازد.
در دنيا چونان زاهدان سخن مىگويد، اما در رفتار همانند دنيا پرستان است.
اگر نعمت ها به او برسد سير نمىشود، و در محروميت قناعت ندارد.
از آنچه به او رسيد شکرگزار نيست و از آنچه مانده، زيادهطلب است.
ديگران را پرهيز مىدهد اما خود پروا ندارد، به فرمانبردارى امر مىکند اما خود فرمان نمىبرد.
نيکوکاران را دوست دارد، اما رفتارشان را دوست ندارد. گناهکاران را دشمن دارد اما خود يکى از گناهکاران است.
و با گناهان فراوان مرگ را دوست نمىدارد ، اما در آنچه که مرگ را ناخوشايند ساخت پافشارى دارد.
اگر بيمار شود پشيمان مىشود ، و اگر مصيبتى به او رسد به زارى خدا را مىخواند.
اگر به گشايش دست يافت مغرورانه از خدا روى بر مىگرداند.
نفس به نيروى گُمان ناروا بر او چيرگى دارد، و او با قدرت يقين بر نفس چيره نمىگردد.
براى ديگران که گناهى کمتر از او دارند نگران، و بيش از آنچه که عمل کرده اميدوار است.
اگر بى نياز گردد مست و مغرور شود، و اگر تهى دست گردد، مأيوس و سْست شود.
چون کار کند در آن کوتاهى ورزد، و چون چيزى خواهد زياده روى نمايد.
چون در برابر شهوت قرار گيردگناه را برگزيده، توبه را به تأخير اندازد، و چون رنجى به او رسد از راه ملت اسلام دورى گزيند.
عبرت آموزى را طرح مىکند اما خود عبرت نمى گيرد، در پند دادن مبالغه مىکند اما خود پند پذير نمىباشد.
سخن بسيار مى گويد، اما کردار خوب او اندک است!
براى دنياى زودگذر تلاش و رقابت دارد اما براى آخرت جاويدان آسان مىگذرد.
سود را زيان و زيان را سود مىپندارد.
از مرگ هراسناک است اما فرصت را از دست مىدهد.
گناه ديگران را بزرگ مىشمارد، اما گناهان بزرگ خود را کوچک مىپندارد.
طاعت خود را رياکارانه برخورد مىکند.
خوشگذرانى با سرمايهداران را بيشتر از ياد خدا با مستمندان دوست دارد.
به نفع خود بر زيان ديگران حکم مى کند اما هرگز به نفع ديگران بر زيان خود حکم نخواهد کرد.
سيد رضي ميگويد: اگر در نهجالبلاغه جز اين حکمت وجود نداشت، همين يک حکمت براى اندرز دادن کافى بود. اين سخن حکمتى رسا، و عامل بينايى انسان آگاه، و عبرت آموز صاحب انديشه است.
«نهجالبلاغه،حکمت 150»
فرم در حال بارگذاری ...