« علت ناباروريهاي ناشناخته کشف شد | روز قدس » |
وم حاج حسین شاکری سالها ملازم علامه امینی صاحب اثر گرانسگ الغدیر بوده و حاصل این مصاحبت تاثیر شگرف علامه امینی بر ایشان است.
به گزارش خبرگزاری حوزه، او که تاجری خوشنام و پاک طینت بود در سایه مصاحبت با عالمانی چون علامه امینی و آیتالله حکیم، در زمره مولفین کتاب های ارزشمندی قرار گرفت، یکی از این آثار، کتاب «ربع قرن با علامه امینی» میباشد؛ حاج حسین شاکری اهل تبریز است که موقوفات فراوان و تالیف بیش از 90 جلد کتاب تاریخی و اعتقادی را در کارنامه علمی و اجتماعی خود دارد، وی چهار سال پیش در قم دار فانی را وداع گفت و جهت خاکسپاری در عتبات عالیات به عراق انتقال یافت.
آقای عارف شاکری، فرزند مرحوم حاج حسین شاکری که هماکنون تولیت کتابخانه امیرالمومنین (ع) نجف را بر عهده دارد، به مناسبت سالروز رحلت علامه امینی، بخشی از خاطرات پدر خود از علامه امینی و نیز نحوه تألیف الغدیر را در گفتوگو با خبرگزاری حوزه بیان کرده است.
* مرحوم حاج حسین شاکری مدتها با علامه امینی(ره) مانوس بودند این آشنایی چگونه صورت گرفت.
پدرم محل توجه و عنایت سه تن از علمای بزرگ نجف یعنی علامه امینی و شیخ محمد رضا مظفر و آیتالله حکیم بود و تحت نظر این سه استاد بزرگ تربیت شد، وی مقدمات علوم حوزوی را در نجف خواند و سپس در دانشگاه بغداد به تحصیل حقوق مشغول شد، اما به دلیل حوادث سیاسی عراق مجبور به ترک تحصیل شد.
دو برادر بزرگ وی هم کارخانه تولید کفش تاسیس کردند که این شرکت، دومین شرکت کفش در عراق شد، ایشان در کنار تجارت و داد ستد در بازار، کارهای خیر فراوانی انجام داد و مانند پدر مرحوم شان مورد وثوق علماء و مراجع وقت نجف بود.
* به نظر شما کار بزرگ علامه امینی چه بود؟
علامه امینی در حالی به عراق آمد که غریب بود و عربی خوب حرف نمیزند، ایشان دو کار بسیار بزرگ انجام داد، اول) کتابخانه عظیمی تاسیس کرد و نسخه های خطی ارزشمندی را در آن جمع آوری کرد که؛ قریب به 5 هزار مخطوط از قرن دوم و سوم هجری در این کتابخانه موجود میباشد
دوم) کتاب الغدیر را نوشت و بر اساس مصادر و مسانید اهل سنت ثابت کرد که غدیر یک حقیقت بوده است.
در وصیت نامه علامه امینی آمده است، نباید هیچ کتابی از کتابخانه خارج شود بر این اساس پدرم تولیت کتابخانه علامه را به عهده داشتند و بعد از ایشان بنده متولی کتابخانه هستم.
* از خاطراتی که پدر از علامه امینی برای شما نقل میکردند بگویید؟
وقتی علامه امینی تالیف الغدیر را شروع کرد جهت تهیه مصادر کتاب به مسافرت رفت، در دمشق کتابخانهای به نام کتابخانه «ظاهریه» بود، علامه امینی شنیده بود در آنجا منابع ارزشمندی از اهل سنت وجود دارد. پدرم میگوید: به کتابخانه ظاهریه رفتم، دیدم علامه امینی بسیار خسته است، وقتی مرا دید گریه کرد و گفت؛ من از خدا میخواستم کسی را برای کمک بفرستد که شما آمدید.
ایشان در مدت 10 روز بیش از 1500 صفحه را با خط خود نوشت، استنساخ در آن زمان مانند الان نبود، کار بسیار مشکلی بود و دیگران برای این امور از کتابها فیلم میگرفتند، علامه بسیار خسته شده بود، پدرم به علامه گفته بود: من همه مخارج فیلم های این مخطوطات را تامین میکنم، لذا تصمیم میگیرد، دستگاهی برای تهیه فیلم از کتابها خریداری کند، اما اداره اوقاف عراق به خاطر شیعه بودن به پدرم اجازه این کار را نداد.
فرم در حال بارگذاری ...