« شهيد زين‌الدين در فراغ دخترشسوره ای که بخاطر طعنه ها و زخم زبان هاي مشرکين بر پيامبر نازل شد ... »

!
عاديات يعني اسبان تيزتک و اين سوره مدني است. عاديات به معني تيزتک هاست که به سرعت مي دوند و مراد از آن در اينجا، اسباني است که با سرعت هر چه تمام به سوي کفار و دشمنان اسلام مي تازند.
در اين سوره به اسبهاي مجاهدان سوگند ياد شده که نشان دهنده ارزش والاي آن پيکارگران راه خداست. يعني آن مجاهدان آنقدر ارجمندند که خداوند حتي به اسبهايشان سوگند ياد مي کند. در اين سوره مي خوانيم:
سوگند به اسبان تيزتک (مجاهدان) در حالي که مي تازند و نفس نفس مي زنند و سوگند به اخگر افروزان و سوگند به هجوم آوران سواره در سپيده دم، که با آن (يورش) گرد و غباري برانگيزند. پس (با آن هجوم، ناگهان) در ميان جمعي (از دشمنان) درآيند.
در جواب قسم مي خوانيم:
(آري، سوگند که) همانا انسان به پروردگارش سخت ناسپاس است، و البته او خود بر آن گواه است، و به راستي او سخت شيفته مال است.
آيا نمي داند هنگامي که آنچه در گورهاست بيرون ريخته شود و آنچه در سينه هاست فاش گردد، يقيناً در چنان روزي پروردگارشان به (حال) ايشان نيک آگاه است.
انسان نسبت به پروردگارش بسيار ناسپاس است و در عوض، شيفته مال دنياست. اگر سپاسگزار مي بود، مي بايست دعوت رسولان الهي را که انسان را به سعادت دنيا و آخرت فرا مي خوانند، پاسخ مثبت مي داد. اما با کمال تأسف اين فريفتگان دنيا در مقابل دعوت انبياء ايستادگي مي کنند. مانند کفاري که به جاي اينکه قدر پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و نعمت اسلام را بشناسند در فکر حمله به مدينة النبي و مرکز اسلام در آن زمان بودند.
در ذکر ناسپاسي انسان نسبت به پروردگار، اشاره اي است به آن مردمي که مسلمانان بر سرشان تاختند. منظور از کفرانگري آنان، کفران نعمت اسلام است که از بزرگترين نعمتهايي است که خداوند بر بشر عطا فرموده است. اما آنان به جاي شکر آن نعمت در فکر حمله به مسلمانان و از ميان برداشتن پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) بودند.
اين آيات اشاره دارد به: معاد و زنده شدن دوباره انسانها و فاش شدن افکار پليد آنان و قضاوت خداوند که به همه کارهاي آنان آگاه است.
خلاصه روايتي از امام صادق (عليه السلام) در مورد اين سوره چنين است:
اين سوره وقتي نازل شد که رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) ، علي را به جنگ ذات السلاسل فرستاد. علي (عليه السلام) لشکر دشمن را شکست داد. اين در حالي بود که قبلا رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) چند نوبت لشکر را به سرکردگي غير علي (عليه السلام) فرستاد بود، اما نتوانسته بودند موفقيتي به دست آورند. در اين جنگ علي (عليه السلام) عده اي را کشت و جمعي را اسير کرد و اسيران را با طناب محکم (به هم) بست.
وقتي اين سوره نازل شد، حضرت پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) آن را در نماز جماعت صبح خواند. اصحاب گفتند: اين سوره را تا به حال نشنيده بوديم! حضرت فرمود: بلي، علي بر دشمنانش پيروز شد و خداي تعالي اين سوره را فرستاد و جبرئيل امشب با آوردن آن، فتح و پيروزي علي را به من مژده داد!
چند روز بيشتر نگذشت که علي (عليه السلام) (و لشکر اسلام همانگونه که خداوند خبر داده بود، با پيروزي و موفقيت) همراه با غنايم و اسيران (به مدينه) رسيدند.

کتاب گلستان سوره‌ها – ص 199
محمدحسين جعفري


موضوعات: بدون موضوع
   سه شنبه 2 شهریور 1395


فرم در حال بارگذاری ...

اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        
جستجو