{ بسم الله الرحمن الرحیم }


✅ سلاح سری ایران کدام است⁉️

کدام است این سلاح سری و کجاست که خواب دشمنان تا دندان مسلح را چنین آشفته کرده⁉️

عده ای جنگل موشک های شناخته شده و ناشناخته ایران را سلاح سری می شناسند!

📰روزنامه لبنانی سلاح الکترونیکی A2 / AD را سلاح سری ایران میداند!

↩️همان که می گویند طیف گسترده‌ای از فناوری‌ها و سلاح‌های جنگ الکترونیک است!!

✅عده ای دست های بلند ایران همچون حزب الله لبنان و حشد شعبی و حوثی های یمن و… جبهه گسترده مقاومت در جهان را سلاح سری ایران می نامند!

🔹هرکدام به فراخور دانسته ها و فهم و درک خود از پتانسیل های موجود در کشور در جستجوی سلاح سری ایران هستند!

👈غافل از اینکه سلاحی که همه می گویند سری است جلوی چشم میلیونها انسان در سراسر جهان است!

🔹سلاحی که دشمن را خوار و ذلیل کرده قدرت نظامی ایران نیست!

🔹 دست برتر ما سلاح و ادوات جنگی و میلیونها نیروی انسانی انقلابی و شجاع و… نیست
(هرچند از نظر نیروهای انقلابی، شجاع و سلاح هم دستمان پُر است)

✅سلاح پر قدرت ما رهبری است که به چرب و شیرین دنیا پشت کرده تا دنیا در مقابلش به احترام بایستد!

✅او ستون خیمه انقلاب است!

✅او همچون نخ تسبیحی است که همه امکانات موجود را در سراسر جبهه انقلاب به هم متصل کرده!

✅اوست که هزاران متخصص جوان و انقلابی را پشت کار ساخت انواع تجهیزات پنهان و آشکار نظامی به خط کرده تا مایه عزت و قدرتمندی جهان اسلام شوند!

✅اوست که بیش از سی و سه سال، ایران عزیز را با حکمت و درایت و با صلابت اداره می کند

✅اوست که در خاورمیانه آشوب زده، ایران عزیز را کشتی امن قرار داده

✅کجاست آن سلاح سری که بتواند با قدرت این پیر فرزانه برابری کند!

✅یک جمله مدبرانه از او دشمن را با آنهمه نیرو و امکانات با چندسال برنامه ریزی و میلیاردها دلار هزینه برای فتنه، به شکست کامل می کشاند

✅و فرمود بزودی نماز در قدس شریف

⭕️و فرمود نفس های آخر دشمن است

⭕️همه این هیاهو و فتنه هایی که می بینید آخرین دست و پا زدن های دشمن است

✅سلاح سری ما رهبری است که میلیونها رزمنده جان برکف در سراسر جبهه انقلاب منتظر اجازه او برای یورش به قلب سیاه دشمنان هستند!

✅سلاح سری ما رهبری است که شب و روز در تدارک زمینه سازی ظهور امام زمان (ارواحنا فداه) است!

⭕و چه جاهلانی هستند آنهایی که خیال می کنند می توانند چوب لای چرخ این انقلاب بگذارند…

✅ رهبر معظم انقلاب (مدظله عالی) :
آرام باشید…
این انقلاب برای اربابان دنیا دردسرها خواهد داشت

✅اللهم احفظ قائدنا امام خامنه ای
برایش دعا کنید!
بسیار دعا کنید!
یاری اش کنید
تا قافله این انقلاب جهانی را به خیمه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) برساند!

🌤️ان شــاءاللــہ ظہـــۅر نزدیـــــڪ استـــــ


موضوعات: بدون موضوع
   سه شنبه 5 مهر 1401نظر دهید »

!
آنچه مي خوانيد گزيده ايست از سلسله درس‌هاي تفسير قرآن که توسط عالم فرزانه، آيت الله ضياء آبادي ايراد شده است. ايشان در درس تفسير آيات 61 تا 65 سوره مبارکه «اسراء» با اشاره به نافرماني شيطان از فرمان خداوند و وسوه‌هاي شيطان براي گمراهي انسان به تشريح ويژگي‌هاي سه موجود نامرئي پرداخت که در ادامه خواهيد خواند.

منشأ تکبر شيطان
جلسات گذشته عرض شد خداوند حکيم به خاطر مصلحت حکيمانه فرمان داد که ملائکه در مقابل حضرت آدم (ع) سجده کنند اما شيطان نافرماني کرد.
بشر از خاک است و شيطان از آتش؛ شيطان به خاطر اينکه عبادت زيادي کرده بود در رديف ملائکه قرار گرفت تا جايي که ملائکه فکر مي‌کردند شيطان از خودشان است، البته مقداري تکبر هم داشت. از وقتي که رياست‌طلبي و کبر در وجود کسي ايجاد شود قبلا شنيده بود که خداوند فرموده بود مي‌خواهم موجودي خلق کنم که در زمين رياست کند و خليفه من باشد. شيطان هم جوياي آن بود که خليفه خدا باشد اما وقتي آدم به اين سمت رسيد و قرار شد به آدم خاکي سجده کند از راه خداوند سرپيچي کرد.
شيطان از آتش و بنابراين سوزنده حيات است، آتش همه چيز را از بين مي‌برد اما انسان خاکي روينده است. نافرماني، شيطان را از درگاه خداوند راند و کم‌کم حالت انتقام‌گيري به خود گرفت و گفت که خدايا ديدي با من چه کردي؟ به من توهين کردي و آدم را به من ترجيح دادي. بعد به خداوند گفت از فرزندان آدم انتقام مي‌گيرم و اگر به من مهلت دهي که تا قيامت زنده بمانم اولاد آدم را ريشه‌کن مي‌کنم.

موجودات نامرئي که در قرآن از آن‌ها ياد شده است
ما در قرآن کريم مي‌بينيم سه نوع از موجودات نامرئي ذکر شده است؛ ملائکه، شيطان و جن. ملائکه موجوداتي شريف، بزرگوار و خيرانگيز هستند، شيطان‌ها مفسد، فتنه‌انگيز و دردسرساز هستند و جن هم مثل ما عقل، اراده و اختيار دارد و مکلف به تکاليف بندگي است، در بين آنها جهنمي، بهشتي، متقين و رياکار هم وجود دارد.
قرآن مي‌گويد: «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ. مَلِکِ النَّاسِ. إِلَهِ النَّاسِ. مِن شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ. الَّذِي يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ. مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ» شيطان وسوسه‌گري است که گاه خود را عقب مي‌کشد و موجودي که انسان را وسوسه مي‌کند.
اولين گرد بدبختي غرور است که بر افراد مؤمن مي‌نشيند انسان طبعي دزد دارد که بدي‌ها را مي‌گيرد و به رنگ آن‌ها در مي‌آيد.
جوان‌ها بايد مراقب باشند که با خوب‌ها همنشين شوند. شيطان بسياري از جوانان پاک را به گناه مي‌کشاند؛ شيطان اسم فرد نيست. آنکه با آدم (ع) درافتاد ابليس بود. ابليس يعني مردود از رحمت. کسي هم که شيطنت مي‌کند، شيطان ناميده مي‌شود. در قرآن اسامي همه آنها آمده است. ما معتقديم اين موجودات نامرئي هستند.

پاداشي که خداوند به شيطان داد
شيطان نافرماني کرد و از خداوند مهلت خواست. پاداش عباداتش اين بود که تا قيامت زنده بماند. خداوند فرمود: حالا برو و تا قيامت به تو مهلت دادم و امکانات زيادي هم دادم. تو مي‌تواني در گوش، افکار، چشم و گوش انسان‌ها نفوذ کني، براي همين هم مي‌گويند شيطان در خون انسان جريان دارد.
حال سؤال پيش مي‌آيد چرا خداوند به او فرصت داد تا انسان را گمراه کند؟ اينها را ما نمي‌توانيم درست پاسخ دهيم چون خداوند حکيم است و همه تصميم‌هايش حکيمانه است.
شيطان هزاران سال عبادت خداوند را کرد اما با يک نافرماني از درگاه خداوند رانده شد. شيطان کبر به خدا داشت نه کبر به انسان. اين کبر خيلي بد است کبر به خدا لعنت ابدي مي‌آورد.
اين‌ها براي ما درس است اگر نافرماني کني انسان، تو هم شيطان مي‌شوي، شيطان که از اول شيطان نبوده است. خداوند به شيطان فرصت داد تا انسان‌ها به کمال برسند وقتي انسان‌ها پهلوان شدند و وسوسه‌‌هاي شيطان را به زمين کوبيدند به مقام بالا مي‌رسند.
شيطان نافرماني کرد و از خداوند مهلت خواست. پاداش عباداتش اين بود که تا قيامت زنده بماند. خداوند فرمود: حالا برو و تا قيامت به تو مهلت دادم و امکانات زيادي هم دادم. تو مي‌تواني در گوش، افکار، چشم و گوش انسان‌ها نفوذ کني، براي همين هم مي‌گويند شيطان در خون انسان جريان دارد.

انسان با رنج آفريده شده است
خلقت انسان‌ با رنج است با تنبلي نمي‌شود خداوند فرموده است. «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِي کَبَد» بدون رنج به گنج نمي‌توان رسيد. از همان وقتي که نطفه بسته مي‌شود در شکم مادر اذيت مي‌شود به دنيا هم مي‌آيد گريه مي‌کند و رنج مي‌کشد بعد بزرگتر هم مي‌شود با رنج است و پير مي‌شود رنج‌ها بالاتر مي‌رود.
کاسه عقل آدم از بلوغ خوک شهوت و سگ غضب نجاست پيدا مي‌کند حکمي در فقه داريم که اگر سگ به ظرفي دهان بزند ظرف با آب پاک نمي‌شود بلکه بايد خاک پاک به آن ماليد. حال کاسه عقل آدم دم به دم نجس مي‌شود شهوت غضب در وجود ما بايد تربيت شوند.
هميشه نزد خداوند، خاکي باش. ظواهري انجام مي‌دهيم ، وضو مي‌گيريم، تيمم مي‌کنيم اما به آن‌ها دقت نمي‌کنيم.

رسيدگي به اعمال انسان پس از مرگ از نگاه امام سجاد(ع)
امام سجاد (ع) فرموده است: اي فرزند آدم بدان که خواهي مُرد. پس از مرگ برانگيخته‌ مي‌شود از خاک، تو را در پيشگاه خداوند نگه مي‌دارند و از تو سؤال مي‌کنند. اي مردم دنيا گذرگاه است و آخرت آرامگاه شما است اي انسان عاقل از گذرگاه توشه بردار تا زنده هستيد دل‌ها را از دنيا بيرون کنيد، قبل از اينکه عاقبت شما را از دنيا بيرون مي‌کنند. دلبسته به دنيا نباشيد خانه و تجملات به درد شما نمي‌‌خورد شما را تنها مي‌برند و مسئول هستيد.
مردمي که به زبان بگويند «اهدنا الصراط المستقيم» و از دين راه گريزان هستند بايد گم شده و در طوفان گرفتار شوند.


موضوعات: بدون موضوع
   چهارشنبه 7 مهر 1395نظر دهید »

آيا مي دانيد «هورمون عشق» حس معنويت را افزايش مي دهد؟

ايسنا/ هورمون عشق يا “اکسي‌توسين” در افزايش معنويت موثر است. هورمون اوکسي‌توسين، نقش مهمي در احساس عشق و روابط اجتماعي دارد، اما نتايج مطالعات جديد نشان داده است که با احساس معنويت هم در ارتباط است. اين مطالعه بر روي 83 مرد در سنين 35 تا 64 سال که هورمون اکسي‌توسين را از طريق اسپري بيني دريافت کرده بودند، انجام شد و نتايجي را به دنبال داشت.
بعد از انجام آزمايش از شرکت‌کنندگان پرسش‌هايي به عمل آمد و اثر آن در رابطه با معنويت انجام شد. پتي ون کاپلن، نويسنده و روانشناس اجتماعي در دانشگاه دوک اظهار کرد: اين يافته‌ها عوامل موثر در احساس معنويت را روشن مي‌کند و به نظر مي‌رسد هورمون اکسي‌توسين از باورهاي معنوي بدن ما حمايت مي‌کند. اکسي‌توسين که با عنوان هورمون عشق شناخته مي‌شود، در روابط مادر و فرزندي هم نقش بسيار مهمي دارد. محققان در اين مطالعه اظهار کردند: ما نمي‌خواهيم نام هورمون معنوي را به اکسي توسين بدهيم، به اين دليل که اعتقادات معنوي پيچيدگي‌هاي خاصي دارد و عوامل بسياري را در خود دخيل مي‌کند.
اين مطالعه همچنين نشان داد، شرکت‌کنندگاني که اکسي‌توسين دريافت کرده بودند، احساس مثبت بيشتري را در طول آزمايش و بعد از آن داشتند.
پژوهشگران همچنين DNA شرکت کنندگان براي ژن CD38، که با انتشار اکسي‌توسين از سلول‌هاي مغزي در ارتباط است را بررسي کردند و دريافتند افزايش اين ژن در افراد با شدت احساس معنويت در ارتباط است.
لازم به ذکر است که اين بررسي بر روي شرکت‌کنندگان مرد انجام شد. هورمون اکسي‌توسين اثرات مختلفي بر روي زنان و مردان دارد، بنابراين اثرات اين هورمون در معنويت زنان نيازمند مطالعه بيشتر است.
اين يافته‌ها در مجله Social Cognitive and Affective Neuroscience منتشرشده است.


موضوعات: بدون موضوع
   شنبه 3 مهر 1395نظر دهید »

حاج اسماعيل دولابي استاد اخلاق، پيرامون نزديکي به خداوند گفته اند:
حج، قصد به مقصد خداست. اميدوارم همه شما حاجي باشيد. اگر کسي مقصدش [در زندگي] خدا باشد حاجي است حتي اگر مکه نرفته باشد. شما اگر قصدتان خدا باشد و شب و روز در راه خدا تلاش و فعاليت داشته باشيد و با ياد خوبان گذشته و آينده مشغول باشيد حاجي هستيد. بنده به جرات مي گويم حاج آقا سلام عليکم. ان شاءا… اميدوارم در ظاهر هم وضع مالي و عقلي همه خوب باشد و يک حج قشنگ نصيب همه شود. آن حجي که خدا دوست دارد و ائمه (ع) دوست دارند.
«طوبي محبت»، جلد دوم، صفحه 184


موضوعات: بدون موضوع
   شنبه 3 مهر 1395نظر دهید »

مدیر حوزه های علمیه مطرح کرد:
آمادگی حوزه علمیه برای مناظره با وهابیت؛تاکید رهبر انقلاب بر حفظ جایگاه والای مراجع تقلید
حوزه علمیه آمادگی دارد که با هر کس از صاحب نظران وهابیت در هرجای عالم، در یک بحث دوستانه و منطقی ثابت کنیم که توحید حقیقی با ولایت و امامت، مانند رسالت گره خورده است


موضوعات: بدون موضوع
   چهارشنبه 24 شهریور 1395نظر دهید »

سه سوايت معتبر از سيره امام محمدباقر عليه‌السلام هفتم ماه ذي‌الحجه مصادف با شهادت امام محمدباقرعليه‌السلام است. امامي که در سن چهار سالگي در کربلا حضور داشتند و شاهد شهادت مظلومانه جدشان بودند. ايشان حدود نوزده سال امامت شيعيان را بر عهده داشتند. حضرت در دوران امامت خود جنبش علمي وسيعي را پديد آوردند که اين جنبش در دوران فرزندشان امام صادق عليه‌اسلام به اوج خود رسيد. گرچه دوران امامت ايشان از نظر سياسي برابر با ضعف دولت بني اميه و درگيري امويان بر سر قدرت بود اما به دليل شرايط خاص آن زمان ايشان از نظر سياسي در انزوا بودند و اعتراض‌هاي ايشان براي سرنگوني رژيم بني‌اميه به جايي نرسيد.

لقب ايشان باقرالعلوم بود. در حديث معروفي پيامبر اسلام صلي‌الله عليه وآله به جابربن انصاري فرمودند:«تو مردى از [ خاندان] مرا درک خواهى کرد که نامش نام من و رفتار و کردارش، رفتار و کردار من است و دانش را تا ژرفايش مى‌شکافد.»(۱)

حلم امام
عده‌اي نزد امام باقر عليه‌السلام رسيدند و ديدند که ايشان به خاطر بيماري يکي از فرزندان خود، بسيار اندوهگين هستند. با خود گفتند:«اگر فرزند امام از دنيا برود، مي‌ترسيم حال امام را آن گونه ببينيم که نبايد.» مدتي نگذشت که صداي شيون از خانه بلند شد و فرزند امام از دنيا رفت. در آن لحظه بود که امام نزد ايشان آمدند در حالي که رنگ شادي بر چهره ايشان نشسته بود و ديگر اثري از ناراحتي بر چهره ايشان نبود. حاضرين گفتند:«فدايت شويم ما ترس آن داشتيم که با مرگ فرزند حالتى پيدا کنيد که ما هم به خاطر اندوه شما غمگين شويم.» امام در جواب ايشان فرمودند:«ما مى‌خواهيم کسى را که دوست داريم به سلامت باشد و ما راحت باشيم اما وقتى امر الهى فرا رسد تسليم اراده خداوند هستيم.»(۲)

مناظره امام باقر عليه‌السلام با خوارج
عبدالله بن نافع از خوارجي بود که به گفته خودش اگر مي دانست در شرق و غرب زمين کسي هست که حاضر به بحث با او بر سر حقانيت امام علي عليه‌اسلام در جنگ نهروان است به آن جا تا با او مناظره کند. او براي خود پيرواني داشت که با امام علي عليه‌السلام به خاطر کشتن خوارج دشمن بود.

روزي عبدالله با بزرگان خوارج به مدينه نزد امام باقر عليه‌السلام آمدند تا با ايشان مناظره کنند. وقتي امام با خبر شدند که او براي مناظره نزد ايشان آمده به غلام‌شان فرمودند:«برو بارش را پايين بياور و بگو فردا به ملاقات من بيايد.»

فرداي آن روز عبدالله بن نافع با بزرگان خوارج نزد امام آمدند. امام به همراه فرزندان مهاجر و انصار در آن مجلس حاضر شدند و پس از حمد خدا و صلوات بر پيامبر خدا فرمودند:«حمد خدا را که ما را به نبوتش گرامى داشت و به ولايت مخصوص فرمود. اى فرزندان مهاجر و انصار هر که منقبتى و فضيلتى از على بن ابى طالب صلوات الله عليه مى‏داند بگويد.» آنها يکي يکي برخاسته و از مناقب امام علي عليه‌اسلام گفتند. عبدالله بن نافع گفت:«من هم اين مناقب را مى‏دانم ولى على (نعوذ بالله) وقتى که جريان حکميت را قبول کرد کافر شد!» امام در جواب او روايت خيبر را خواندند که حضرت رسول براي فتح خيبر و پس از ناکام ماندن فرماندهان ديگر، از جمله ابوبکر و عمر، درباره امام علي عليه‌اسلام فرموده بودند:«به خدا سوگند فردا پرچم را به دست کسي خواهم سپرد که او خدا و رسولش را دوست مي‌دارد و خدا و رسولش نيز او را، کسي که بر دشمن يورش مي برد و از او نمي‌گريزد، باز نمي‌گردد مگر آنکه خداوند پيروزي را با دستاش محقق مي‌سازد.» سپس فرمودند:«درباره اين حديث چه مي‌گويي؟» عبدالله گفت:«راست است و شکى در آن نيست وليکن على بعد از جريان‌هاي عصر معاويه از ماجراي حکمين کافر شد و من به ايمان او قبل از جريان جنگ صفين کاري ندارم.»

امام فرمود:«مادرت به عزايت بنشيند بگو ببينم روزى که خدا على عليه‌السلام را دوست داشت مى‏دانست که اهل نهروان را خواهد کشت يا نه؟ اگر بگويي نه قطعا کافر شده‌اي.» عبدالله گفت:«خداوند مي‌دانست.» امام فرمودند:«آيا خداوند علي را به خاطر اطاعتش دوست مي‌داشت يا به خاطر گناهش؟» عبدالله گفت:«معلوم است که به خاطر اطاعتش دوست مي‌داشت.» امام فرمود:«پس برخيز در حالى که مغلوب شده‏اى.» (چرا که اقرار کردي که خداوند علي عليه‌السلام را به خاطر اينکه مي‌دانست تا آخر عمل اعمال نيک انجام مي‌دهد، دوست داشت.) عبدالله برخواست در حالي که مي‌گفت:«… خداوند آگاهتر است که رسالت خويش را کجا قرار دهد.»(۳)

سخاوت و بخشش امام
امام باقر عليه‌السلام با اينکه از نظر معيشتي در وضعيت متوسطي قرار داشتند، هرگز دست رد به سينه هيچ نيازمندي نزدند. ايشان به ياران خود توصيه مي‌فرمودند:«وقتي نيازمندان به شما رو مي‌آورند و يا شما مي‌خواهيد آنان را صدا بزنيد، بهترين نام‌ها و عناوين را درباره آنان به کارگيريد و با عناوين و اوصاف زشت و بي ارزش و با بي احترامي با ايشان برخورد نکنيد.»

همچنين از دوستان و اقوام ايشان نقل شده که وقتي به ملاقات امام مي‌رفتند، ايشان با هدايا و پوشاک از آنها استقبال مي‌کردند و براي اينکه آنها احساس شرم نکنند و گمان نبرند که با دريافت آن هدايا، زندگي بر امام سخت خواهد گذشت، مي‌فرمودند:«اينها را از قبل براي شما تدارک ديده بودم.»(۴)

اوصاف شيعيان واقعي
امام باقر عليه‌السلام در حديثي شيعيان واقعي را توصيف مي‌کنند. حديثي که بازخواني آن به ما کمک خواهد کرد تا خصوصيات شيعه واقعي را بهتر بشناسيم. ايشان به ميّسر فرمودند:«آنها دژهاي محکم و سينه‌هاي امانتدار و صاحبان عقل‌هاي وزين و متين هستند، شايعه پراکني نمي‌کنند و اَسرار را فاش نمي‌کنند و آدمي خشک و خشن و رياکار هم نيستند، راهبان شب و شب زنده داران و شيران روزند.»(۵)

هديه‌اي از جانب خدا
حضرت آزمايش خداوند براي بندگانش را هديه‌اي از جانب خداوند و پرهيزي براي بيماران دنيا مي‌دانند:«خداوند بنده مؤمنش را با بلا مورد لطف قرار مي‌دهد، چنانکه سفر کرده‌اي براي خانواده خود هديه مي‌فرستد و او را از دنيا پرهيز مي‌دهد، چنانکه طبيب مريض را پرهيز مي‌دهد.»(۶)

عبادت خالصانه
ايشان حقيقت عبادت و بندگي را در گرو قطع اميد از ديگران مي‌دانند:«بنده‌اي به حقيقت عبادت، آن‌گونه که حق عبادت اوست، نمي‌رسد، مگر آنکه از همه قطع اميد کند ـ و تنها اميدش خداي يکتا باشد ـ در چنين حالتي خداوند گويد: «اين عمل خالصانه براي من است» و آن را مورد قبول و عنايت خود قرار مي‌دهد.»(۷)

سلام ما به بقيع و بقاع ويرانش (۸)
امام باقر عليه‌السلام در روز هفتم ذي‌الحجه سال ۱۱۴ هجري قمري توسط خليفه ستمگر اموي (هشام)، در سن ۵۷ سالگي مسموم و به شهادت رسيدند. پيکر مطهر ايشان را در قبرستان بقيع و در کنار پدر بزرگوارشان به خاک سپردند.

پي‌نوشت:
۱-بحار الأنوار ۴۶ / ۲۲۵ / ۵
۲-وسائل الشيعه ، ج ۱۲، ص ۱۳۵
۳-روضه کافى ص ۳۴۹، حديث ۵۴۸
۴-بحار الأنوار ۴۶/۲۸۷، کشف الغمة ۲/ ۳۳۴
۵-بحار الأنوار، ج ۶۵، ص ۱۸۰
۶-بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج ۷۵، ص ۱۸۰
۷-بحارالانوار، ج۶۷، ص۱۱۱
۸-شاعر سيد رضا مويد


موضوعات: بدون موضوع
   جمعه 19 شهریور 1395نظر دهید »

1 2 3 ...4 ... 6 ...8 ...9 10 11 12 ... 16

اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        
جستجو