« نمازهايي که شاه را فراري داد | پاکي و پاکدامني از منظر قرآن! » |
فارس/ آيتالله سيدرضا بهاءالديني فقيه معاصر و معلم اخلاق و عرفان عملي و از شاگردان حضرات آيات حائري، حجت، خوانساري و بروجردي بود، بيشترين اشتغال و شهرت ايشان، بحثها و درسهاي اخلاقي عمومي يا خصوصي وي بود که تا روزهاي آخر حياتش ادامه داشت.
آيتالله بهاءالديني در نهم فروردين سال 1287 شمسي همزمان با روز عيد سعيد غديرخم ديده به جهان گشود، نسب نياکان اين عالم رباني به امام زينالعابدين(ع) ميرسد، خادمي کريمه اهل بيت و توليت حرم فاطمه معصومه(س) در کارنامه اين خاندان ديده ميشود، سيدصفيالدين پدر آيتالله بهاءالديني افتخار خدمتگزاري آستان مقدس حضرت معصومه(س) را داشت، از نکات جالب توجه اينکه مادر ايشان از نوادگان ملاصدراي شيرازي بود.
*راز ترک بازي کودکانه
وي در شش سالگي دوره مکتب را به اتمام رساند، در سن هفت سالگي رويايي را ديد که در سراسر زندگيش تأثير شگرفتي داشت که اينگونه از اين ماجرا نقل ميکند: در کنار رفتن به مکتب با بچهها الکدولک (چوببازي) ميکرديم، در همان ايام و در هنگامي که هفت سال بيشتر نداشتم، شبي در خواب ديدم مشغول بازي هستم، سيد بزرگواري جلو آمد و به تمامي بچهها پول و شکلات داد، همه خوشحال شدند، اما چيزي به من نداد و گفت: نه! به اين نميدهم! چون بچه است و اهل بازي! از شدت ناراحتي از خواب پريدم، مدتي فکر کردم، ناگاه احساس کردم که قرار است خيري به بنده برسد، اما بازي در کوچه مانع آن است، از همان زمان تصميم گرفتم در کوچه بازي نکنم و چنين هم کردم، با تمام جديت مشغول درس شدم، چندي بعد حالتي در من ايجاد شد که حس ميکردم با پول سياه و چيزهايي از اين قبيل که بچهها را شاد ميکند شاد نميشدم و تحت تأثير آنها قرار نميگيرم!
*ماجراي ورود به حوزه علميه و يک استخاره
اما اينکه چگونه شد وي راه تحصيل علوم ديني را بر ميگزيند، خود حکايت ديگري دارد: شبي پدرم مرا صدا زد و از آنجا که اختيار و انتخاب زندگي را به ميسپرد، پرسش کرد که به چه کاري علاقه داري؟ چون در آن ايام بهترين حرفه، کار ظريف روي چوب بود و من علاقهاي دروني به کارهاي هنري داشتم اين شغل را بيان کردم، پدر نگاهي به من کرد و گفت: درس خواندن هم خوب است، حاضري براي درس خواندن استخاره کنم؟ قبول کردم، وضو گرفت، رو به قبله کرد و با چند صلوات و توجه به پروردگار، قرآن را باز کرد و با خوشحالي بسياري فرمود: خوب آمد، براي درس خواندن خوب آمد.
خوب آمدن استخاره، آرامش بر تمام وجودم افکند؛ از آن لحظه به اين راه مطمئن شدم و به دنبال آن شوق و علاقهاي بسيار وجودم را فرا گرفت به طوري که سر از پا نميشناختم، در اين ميان تشويقهاي گذشته عالم بزرگوار مرحوم حاج شيخ ابوالقاسم قمي نيز بسيار کار ساز بود.
*مادر مرجعي که يک سال تا نزديکيهاي فيضيه ميرفت
ميزان شوق و جديت در تحصيل علم آيتالله بهاءالديني به حدي بود که روايت آن از زبان ايشان گوياي اين مطلب است: يک سال تمام از مدرسه فيضيه بيرون نيامدم، مادرم در مدرسه ميآمد و از دور مرا نگاه ميکرد و باز ميگشت، اشتغالات ما به حدي بود که فرصت نميکرديم به منزل سري بزنيم.
اين عالم بزرگ از هر زماني براي يادگيري و مطالعه نهايت بهره را ميبرد و اين چنين بيان ميکرد: براي آمدن به مدرسه فيضيه، من هميشه از حدود منزل امام ميگذشتم؛ چون در راه مشغول مطالعه بودم و اگر از طريق کوچهها ميرفتم، با اشخاصي برخورد ميکردم و ناچار به سلام و عليک ميشدم، لذا مطالعاتم مخدوش ميشد،معمولاً از پشت باغات اطراف شهر عبور ميکردم، تا کسي به من برنخورد و بتوانم به مطالعه خود بپردازم. در آن زمان، دروس سطح، مانند رسائل را تدريس ميکردم. براي تدريس هم هميشه دو سه تا مطالعه جلو بودم، تا اگر يک شب مثلاً مانعي پيش آمد و نتوانستم مطالعه کنم، درس صبح ما تعطيل نشود و بتوانم از مطالعه ذخيره استفاده و تدريس کنم.
*راه بهرهبرداري از معارف الهي به روايت عارف بالله
اکثر اوقات شب و روزِ ايشان به تفکر ميگذشت، حتي سحرها به تفکر ميپرداخت و ميگفت: من روي يک جمله صحيفه سجاديه چندين سال فکر کردم و همين فکر کردن، دريچههايي را روي انسان باز ميکند؛ ولي طول ميکشد.
ايشان در جواب اين سؤال که چه کنيم تا بتوانيم از معارف الهي بهرهبرداري کنيم، ابراز ميداشت: بايد بنده خدا باشي، بنده هوا و هوس نباشي. حضرت به مالک ميفرمايد: «فَاَملِک هَواکَ» تو مالک هوا باش، نه هوا مالک تو. ما هوا مالکمان هست؛ هر کجا که هوا باشد، ما را ميکشاند؛ در حالي که بايد هوا در اختيار شما باشد.
با توجه به اينکه در حوزه علميه قم به معلم اخلاق و عرفان مشهور بود و حتي پارهاي کرامات به او نسبت داده شده است، در اسفند سال 1375 سميناري با عنوان «حوزه و تهذيب اخلاق» براي تجليل از ايشان در قم برگزار شد، با اين وجود بخشي از درسهاي اخلاقي و برخي مصاحبههاي او، در دو کتاب «سلوک معنوي» و «نردبان آسمان: مجموعهاي از درسهاي اخلاق فقيه وارسته و عارف فرزانه، حضرت آيةالله بهاءالديني» به چاپ رسيده است.
سرانجام آيت الله بهاءالديني در 28 تير ماه 1376 دعوت حق را لبيک گفت و در جوار حرم حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد.
فرم در حال بارگذاری ...